پیام دبیر علمی همایش
برخورداری از آموزش مجازی بر بستر الگوی مدیریت آموزش مباحث علوم مختلف
با سلام و احترام- وظیفۀ خود میدانم که از مسؤولان محترم دومین همایش آموزش مجازی به خاطر زحمات مفیدی که میکشند و فرصتی که به اینجانب دادهاند تا مطالبی را به این مناسبت عرض نمایم قلبا" تشکر کنم. مشکل اساسی جامعۀ ما کمبود مطالب و رهنمودهای انسان ساز نیست بلکه به اجرا در نیامدن و نیاوردن آنها است. استانداردسازی آموزش برای توسعۀ کمیت میتواند موجب بهبود کیفیت آن شود مشروط به این که مانع اعتلای شکوفایی خلاقیت، و رشد و توسعۀ استعدادهای فطری و سرشتی انسان نشود. سؤال اساسی قرن حاضر این است که آیا میتوان آموزش استاندارد شدۀ الکترونیکی و دیجیتالی را با آموزش انسانساز همراه داشت. جواب راقم این سطور به این تردید بلی مؤکد است. تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات به استانداردسازی آموزش و استاندارسازی آموزش به استفاده از آموزش الکترونیکی در ارزشیابی از پیشرفت تحصیلی و یادگیری فرد کمک میکند ولی با کاربرد الگوهای تدریس به ویژه الگوی مدیریت آموزش مباحث علوم که از ابداعات و یا نوآوری راقم این سطور است میتوان کیفیت انسانسازی را به تأثیرات آموزش مجازی افزود. در دوران گذشته در آموزش مباحث علمی نور و عدسیها در درس فیزیک وقتی فراگیر به تصویر مجازی میرسید درک میکرد که واقعیت شمع سبب پدیدۀ تصویر مجازی آن میشود (یعنی اگر شمع واقعیت نداشت و عدسی محدب هم نبود و شمع در فاصلۀ معین از عدسی قرار نمیگرفت تصویر معکوس آن هم پدید نمیآمد). ولی آن روز نه معلمان و نه فراگیران به این باور نمیرسیدند که امروز در عهد تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات بتوان از واقعیت مجازی برای یادگیری واقعیتهای موجود در همۀ مباحث علوم مختلف بهرهمند گردید. اگر در قرن چهارم در محلۀ کلاهدوزان شهرری در عهد طغرل بیگ سلجوقی در مدرسۀ محمد گیلکی 600 مرد از بلاد مختلف گرد میآمدند تا به آموزش فقه و کلام و حدیث بپردازند امروزه با پدید آمدن موجبات آموزش مجازی در عصر تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات که مدرسۀ مجازی جهانی در اختیار مردان و زنان در سنین و درک مختلف در تمام ساعات شبانهروز و به مدد رسانههای نوین از قبیل موبایل، لبتاب، تابلت، وبلاگ، اتاقهای گفتگوی ویدیویی، ...قرار داده که با وجود سایتهایی چون یاهو و گوگل و دائرۀالمعارفهایی چون ویکیپدیا دسترسی آنی به اطلاعات مجازی واقعیتها میسر شده است. اما تأکید علمی یادگیری بویژه بر اساس نظرات ژان پیاژه همراهی یادگیری با تطابق با رشد عقلی انسان از کودکی تا بزرگسالی و به ترتیب یادگیری مجسم از طریق اشیاء واقعی، نیمه مجسم از طریق تصاویر اشیاء و انتزاعی بیان شده است. یادگیری مجسم از طریق قرار داشتن واقعیتها در اختیار فراگیر برای لمس انجام میگیرد (کاری که آزمایشگاهها باید انجام دهند). در یادگیری نیمه مجسم که برای سنین 2 تا 7 سالگی اتفاق میافتد کودک میتواند از تصاویر واقعیتها یا اشیاء یاد بگیرد (کاری که امروزه با استفاده از ابزار تکنولوژی نوین و دیجیتالی می توان بخوبی انجام داد). به طور مثال در حساب میتوان از چهار عمل اصلی حساب با کمک تصاویر اشیاء استفاده کرد و این حالتی است که به نظر میرسد این حالت باید در آموزش مجازی مورد توجه قرار گیرد. وجود رسانهها و ابزار شگفتانگیز تکنولوژی امروزی در آموزش پدیدۀ آموزشی نوینی را به وجود آورده که آموزش را از آموزشهای دوران گذشته به طور کامل متمایز و نیاز به استفاده از آنها را برجسته ساخته است. مسئلۀ اساسی که همواره در طول تاریخ گذشته و حال آموزش وجود داشته این است که چگونه مِیتوان نظام آموزشی را چنان متحول ساخت که در فراگیران مهارتهای تفکر انتزاعی یا مجرد، که نظریۀ ژان پیاژه در سومین مرحۀ رشد عقلی نیز بدان توجه داشته است، رشد یابد؟ انسان امروز به مدد استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات چیزهایی را میبیند که تا دیروز در چشم رس او قرار نداشت، به مکانهای سفر میکند که در دوران گذشته در پا رس او نبود، پدیدههای از جهان لایتناهی را درک میکند که در گذشته در عقل رس او نبود، انعکاس صداهایی را میشنود که در گذشته در گوش رس او نبود. بنابراین آموزش مجازی میتواند به سوی تحول انسان چنان پیش رود که مفهوم این آیۀ قرآنی را به تحقق پیوندد که خداوند میفرماید به انسان گوش دادیم تا بشنود، (سمیع باشد) چشم دادیم تا ببیند (بصیر باشد) و عقل دادیم تا بیندیشد (بصیر باشد) اگر نه او از حیوان پستتر است. نباید آموزش مجازی ابزار تقویت روشهای متدوال آموزش که سرشار از تلاشها با محوریت انگیزه برای کسب نمره از حفظیات، اخذ مدرک تحصیلی، و رقابت برای نمره است قرار گیرد. و این مسئلۀ مهم نسل جدید تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات است. راقم این سطور توانسته است با ارائۀ الگوی مدیریت آموزش مباحث علمی برای این مسئله که چگونه میتوان آموزش و یادگیری را از بحران کنونی نجات داد و به سوی استفاده از استعدادهای سرشتی و درون نهفتۀ فراگیران جهت داد راه گشوده است. اکنون بر آن اساس است که میتوان به این نیاز استفاده از آموزش مجازی پاسخ داد و در واقع راه حلی برای هر دو نیاز مبرم امروز معاصر یافت. ایشان در تحقیقات متعدد اخیر خود آثار این الگو را مستند ساخته و شک و ابهامهای دستآویز مقاومت سرسختانۀ نظام موجود آموزش در برابر تغییر را بر طرف ساخته است. بنابراین با استفاده از ابزار الکترونیکی انتقال اطلاعات دربارۀ پدیدههای علمی (به صورت واقعیت مجازی) در آموزش مجازی و از راه دور و نیز کاربرد الگوی مدیریت آموزش مباحث علمی کارساز است که میتوان تحول وسیع و گستردهای در انسانسازی پدید آورد. بیهمتایی تاریخی از ویژگیهای کاربرد این الگو در آموزش و پرورش معاصر ماست. بدین ترتیب در آموزش مجازی میتوان تکنولوژی ارتباطات و اطلاعات را با روش تفکر علمی استقرایی آمیخت. یعنی فراگیران بر اساس برنامۀ خاصی که با رعایت همسطحسازی شناختی و رشدی و با توجه به نیازهای انسانی برانگیزنده شوق یادگیری آنان استاندارد و تنظیم گردیده خود میتوانند مراحل تفکر علمی و مفهومسازی را طی کنند. به طور مثال از ابزار انتقال اطلاعات میتوان دادههای خام اولیه همچون واقعیتهای مجازی و تصاویر واقعیتها و پدیدههای علمی را به عنوان گام اول فرایند تفکر و دریافت مفاهیم مستقل مورد نظر در برنامۀ درسی وارد کرد و ارتباطات رسانهای دیجیتالی برای طبقهبندی آن توسط فراگیران و مشارکت دادن 2 نفره و سپس چند نفره (ارتباطات الکترونیکی) برای بررسی نظرات گروههای همتا را پایۀ آموزش مجازی قرار داد. در این مرحله میتوان از فیلم، اسلاید، و شکلهای نیمه مجسم که در اختیار قرار میگیرد در فرایند یادگیری آنان استفاده کرد. یافتن عنوان برای مفاهیم کسب شده توسط فراگیران و نظرخواهی دربارۀ درست و مناسب بودن آن عناوین را میتوان از طریق ارتباطات آی. سی. تی. به وجود آورد. وقتی فراگیر خردسال در برابر تصاویری از مجموعه اشیای قابل جذب توسط آهنربا و غیرقابل جذب در مقابل آهنربا قرار میگیرد و مورد به مورد جذب و یا عدم جذب اشیاء توسط آهنربا را در صفحۀ کامپیوتر، موبایل، ویدیو، ...میبیند میتواند استعداد فطری خود در دستهبندی را به کار گیرد و این مفهوم را در ذهن خود تقویت کند که اشیاء را میتوان به لحاظ جذب با آهن ربا به دو دسته تقسیم کرد. این استعداد دستهبندی کردن در سرشت انسان است و این آموزش و پرورش است که باید بتواند با هر وسیلهای که در دست دارد این استعداها را شکوفا سازد و برای توسعۀ شناخت انسان و رساندن او به مقام مورد انتظار خداوند از ابزارهای موجود به ویژه آموزش مجازی در عصر امروز استفاده نماید. تقویت یادگیری با استفاده از الگوهای رفتاری مانند یادگیری تسلط یاب، یادگیری برخوردار از حمایت کامپیوتر، آموزش خطی و مستقیم با کامپیوتر و استفاده از شبیهسازها در واقعیتهای مجازی که اگر بر بستر الگوی مدیریت آموزش مباحث علمی از طریق آموزش مجازی صورت گیرد و مدیریت آموزشی به معنای حامی این تحول تعبیر شود آنگاه راه طی این تحول بی بدیل هموار خواهد شد.
دبیرعلمی همایش
30 شهریورماه 92